متولد: 1349
محل تولد: روستای یاسرآباد (کلبی آباد)سنقرکلیایی
تحصیلات: کارشناسی اقتصاد نظری و کارشناسی ارشد عرفان و تصوف
علاقمندی ها : عکاسی ، آموزش مجازی ، علوم اسلامی و بورس
سن : 42 سال
محل زندگی : قم و روستای تپه رش از توابع سنقر کلیایی
ادامه...
سوالی صمیمی از نماینده محترم سنقر:
جناب آقای دکتر محبی
در جلسه طلاب سنقر به چند نکته اشاره فرمودید:
1. در راستای استاندار نشدن آقای هاشمی فعالیت داشتید و با افتخار آن را بیان نمودید
آیا این عمل شما در راستای منفعت مردم منطقه بوده یا بازی های جناحی؟؟؟ آیا اگر آقای هاشمی استاندار می شدند برای سنقر بهتر نبود؟
اگر ایشان استاندار می شدند به کدام قسمت دین و دنیای ما لطمه وارد می شد که با افتخار از آن یاد می کنید؟؟
2. فرمودید: با کمک امام جمعه محترم فعالیت قابل توجهی برای بخشدار نشدن یا فرماندار نشدن کسی را که ارزش نامبردن ندارد
آقای نماینده با توجه به اینکه بعد از گذشت یک سال هنوز فرماندار و بخشدار احمدی نژادی در سنقر سرکار هستند آیا اشکالات در بخش دولتی در سنقر را می پذیرید یا مشکل را در دولت دکتر حسن روحانی می بینید.
3. این اصول گرایی را از کجا و بر اساس چه اموزه دینی یاد گرفته اید که جناح شما صددرصد خوب ، ولایی و انقلابی است و طرف مقابل شما بد، اخ، و .... هستند
آیا امیر مومنان نمی فرمایند «حق را بشناس و اهلش را» ؟؟؟؟
ادامه سوال صمیمی از نماینده محترم سنقر:
جناب آقای دکتر محبی
در فرمایشاتتان چند تعریض و کنایه داشتید امیدوارم با شفافیت و بدون خودسانسوری جواب دهید
1. به مدیریت جناب آقای لاریجانی تعریضی داشتید و فرمودید برخی از اعمال نظارتی خود را به خاطر مدیریت ضعیف مدیر مجلس بوده است که به خاطر بعضی از مصلحت سنجی ها شما را محدود می کند!
آیا به نظر شما این فقط یک فرافکنی نیست؟
آیا شما واقعا حرمت بزرگان و پیش کسوتان را نگه می دارید؟
پس تعریضتان به آقای رفسنجانی از چه بابی است؟
بعلاوه می شود نمونه ای از سابقه مدیریت مشعشتان را بیان بفرمایید؟
جناب آقای دکتر به صورت شفاف بفرمایید اگر شما جای آقای لاریجانی بودید چگونه مجلس را اداره می فرمودید؟؟؟
سوالات ادامه دارد.....
هم استانی
یکشنبه 11 خردادماه سال 1393 ساعت 10:55 ب.ظ
انصاف بیش از حد نماینده سنقر!
محمد ابراهیم محبی:استان کرمانشاه در معرض طوفان تغییرات مدیریتی و سونامی عظیم عزل و نصبهای بی محاباقرار گرفته است!
نماینده تندروی سنقر در مجلس امروز در نطق میان دستور خود سخت به انتصابات مدیریتی در استان تاخت و آن را به سونامی تغییرات تشبیه کرد.نمایندگان استان کرمانشاه هنوز با این واقعیت کنار نیامده اند که دولتی با گفتمان جدید بر سر کار آمده و حق دارد پس از 8 سال نکبت بار و آنچه بر مردم و کشور رفت مدیران معتقد به سیاست هایش را منصوب کند و متاسفانه این نمایندگان با معیار های دوگانه و به طرزی غیر منصفانه اهرم های فشار خود را برای مقابله با دولت و کارگزاران آن به کار گرفته اند.جا دارد از ایشان پرسیده شود تغییرات پی در پی مدیریتی جناب دمیاد آیا سونامی نبود که در آن دستگاه اجرایی به حیاط خلوت نمایندگان تبدیل شده بود و این دوستان به مهره چینی نزدیکان خود میپرداختند.طعم شیرین آن دوران هنوز در مذاق این نمایندگان به یادگار مانده است و انتظار داشتند استاندار جدیدی نیز به مانند جناب دمیاد به ایشان باج دهد که خوشبختانه استاندار در مقابل بسیاری این زیاده خواهیها ایستاده است و قطعا حمایت مسئولین وزارت کشور از مدیران ارشد استانی خود میتواند دولت تدبیر و امید را در رده های میانی مدیریتی خود نیز از وجود تندروها و انحصارگرایان پاک کند.
نمایندگان استان در چند وقت اخیر به شدت از استقلال کاری استانداری کرمانشاه ناراحتند و با زدن برچسب و وارد نمودن اتهام به مدیران مورد نظر در مناصب مختلف سعی در فشار به استاندار کرمانشاه داشته اند که تاکنون جز لغو چند مراسم معارفه کاری از پیش نبرده اند.
ادامه سوال صمیمی از نماینده محترم سنقر:
در کلامتان اشاره ای به جناب آقای هاشمی رفسنجانی داشتید که در سفر ایشان به کرمانشاه باعث شده اید که سفرشان به کردستان و ایلام تداوم پیدا نکند!!
جناب آقای دکتر چند سوال:
1. آیا قبول دارید جناب آقای هاشمی از استوانه های نظام است یا نه؟
2. آیا به خواسته دشمن مبنی بر الغاء اختلاف و جنگ قدرت بین مسئولین نظام دامن نمی زنید؟
3. شما که نماینده ای اصول گرا هستید و در جلسه طلابی شرکت کردید که همه بدون استثنا در انتخاب شدن شما
ولو به اندازه یک رای دخیل بوده اند و با ادعای قوی، بیشتر از نصفشان توانمند تر از شما برای وظیفه نمایندگی هستند
آیا حاضرید در راستای تقویت جریان اصول گرا به نفع یکی از آنها (هر کدام که شما قبول دارید) در دور بعدی در شهر سنقر نامزد نمایندگی نشوید؟؟؟؟
البته مثل روز روشن است که به این خواسته یک لبخند ملیح خواهی زد و آن را انجام نمی دهید (در آینده روشن خواهد شد)
چگونه انتظار دارید شخصی مثل آقای رفسنجانی که با تمام هستی در وجود، مانایی و ادامه انقلاب و نظام دخیل بوده است با خواسته تازه به دوران رسیده ها
به وصیت امام عمل نکند و بگذارد انقلاب به دست نا اهلان و نا محرمان بیفتد؟؟؟؟
سوال ادامه دارد...........
طلبه
پنجشنبه 15 خردادماه سال 1393 ساعت 12:10 ق.ظ
آقای دکتر عزیز
تعفن گناه؟؟؟؟؟
هر گناهی آثاری دارد که اگر چشم برزخی و بصیرت داشتیم، آثار آن را میدیدیم. از جمله این آثار میتوان به بوی متعفن و بد گناهان اشاره کرد که مومنانی را فراری میدهد که دارای حس بویایی قوی شهودی هستند. البته حتی مومنان عادی یک نوع اشمئزاز و بیزاری را در خود نسبت به گناهکار مییابند هر چند که علت آن را نمیفهمند. انسان گناهکار برای این که از آثار گناه به ویژه بوی بد و تعفن شدید آن در امان بماند، میتواند استغفار کند و این گونه خودش را خوشبو نماید. نویسنده در مطلب حاضر این حقیقت را تبیین کرده است.
مثلا در روایت است که تهمت زدن، قلب را تاریک کرده و ایمان را از آن زایل میکند. امام صادق(ع) فرمودند: «اذا اتهم المؤمن اخاه انماث الایمان من قلبه کما ینماث الملح فیالماء؛ همین که مؤمن برادر خود را تهمت زند، ایمانش از دلش زدوده شود (آب میشود)، چون نمک در آب. (اصول کافی، ج4، ص148)
طلبه
پنجشنبه 15 خردادماه سال 1393 ساعت 05:22 ب.ظ
یادمان نرفته ،از پیروزی انقلاب که حرف میزدند و می زدیم ؛نقش مردم درکنار رهبری نهضت با محوریت اسلام، کاملأ مشخص و قابل قبول همه ی انقلابیون بود.
حدود سی و پنج سال از انقلاب می گذرد.اسم حکومت ،جمهوری اسلامی ایران است .برای انتخابات ، شورای نگهبان تمام هست و نیست خود را به میدان می آورد. انتخابات برگزار می شود .مدت آن هم چهار سال است .
حالا عقل و منطق درقاعده ی بازی سیاسی،حکم می کند، برنده ی انتخابات در این مدت برنامه های اجرایی خود را عملی کند و حق داشته باشد برای رضایت مردم در حکومت اسلامی که همان رضایت خداوند است تلاش کند .
چهار سال که تمام شد باز دوران تبلیغات است .مخالفین تشریف می آورند بعد از تأیید شورای نگهبان در کسب آراء مردم تلاش می کنند .هر کس برنده ی انتخابات شد اجازه دارد برنامه های خود را تا دوره ی بعد اجرا کند .
حالا بعضی از دلسوزان اسلام و انقلاب می فرمایند اگر این رئیس جمهور دست نشانده ی آمریکا و انگیس از کار درآمد چه کنیم . چهار سال زمان زیادی است و دین و ایمان به باد می رود .
ببخشید. اولا قانون اساسی این اختیار را به رهبری نظام و نمایندگان مجلس داده است تا در صورت لزوم رئیس جمهور را از کار بر کنار کنند .احتمال کودتا هم نیست ، چون فرماندهی کل قوا شخص رهبری است و جانشین این مقام با نظر رهبری مشخص می شود.
با این حساب به جای ایجاد اختلاف و بد بینی در مردم بهتر نیست تصمیم بزرگان و آگاهان به امور مملکت این باشد که باور کنند سیاست هم قواعد خود را دارد و این نوع اختلافات نتیجه ای جز خود زنی و آب به آسیاب دشمن ریختن ندارد؟
یادآوری و تذکر در دین و مذهب ما پسندیده است. یک بار دیگر به مفهوم فرموده ی رسول اکرم بیاندیشیم که : اعدا عدوک نفسک التی بین جنبیک." دشمن اصلی انسان نفس اوست"
در تمام تعارضات و سخنان و توصیه ها ، یک بار هم که شده اول به نفس و عملکردمان در گذشته بیاندیشیم سپس برای حال و آینده ی دیگران ابراز نگرانی کنیم.
ما خودمان یک همسایهای داشتیم که از آن همسایهها بود. یعنی کسی جرأت نمیکرد حتی برای بدگویی واژه آمریکا را در حضور او به کار ببرد، حتی ترکیب اصلاحطلب را. دیگر ماهواره و آزادی بیان بماند. این همسایه ما همیشه پردهشان آویزان بود و رعایت میکردند که پردهشان برنیفتد اما یک بار دم عید پردهشان را برانداختند تا بدهند خشکشویی. از قضا تا پرده را باز کردند و رفتند روزنامه بیاورند بچسبانند من اتفاقی درون خانهشان را دیدم. توی خانهشان علاوه بر ماهواره که روشن بود عکس قدی مایکل جکسون هم بود. یک بشکه بزرگ هم گوشه پذیرایی داشتند که صد مدل لیوان کنارش چیده شده بود. خلاصه همین سه قلم مورد را دیدم تا اینکه آقای همسایه را با شلوارک دیدم و از هوش رفتم.
همیشه همینطور است، وقتی پردهها برمیافتند هوش از سر آدم میپرد. به نظرم مردم و مسؤولین خیلی باید مواظب پردههایشان باشند. پردهها اگر کنار زده بشود ممکن است هوش از سر خیلیها بپرد. چون وقتی پردهها کنار میرود فعال اقتصادی به مفسد اقتصادی تبدیل میشود، وگرنه جلو پرده همه داریم به مملکت خدمت میکنیم. مهم پشتِ پرده است، همان که وقتی برافتد نه تو مانی و نه من. مثل همین پردهای که در برنامه ورزشی شبکه دو افتاد و همه شنیدند که کارشناسان فوتبال و بازیکنان قدیمی و گزارشگران ورزشی کلا تیم ایران را از پیش سوراخشده میبینند و آرزو دارند مسی آنقدر به ایران گل بزند که آقای گل جام جهانی بشود.
خلاصه که خیلی وقتها در جلو پرده نان و پنیر و سبزی است و طرف فریاد میزند از کی اومدین و کی خستهاس، اما در پشت پرده به پراید دولتی هم رحم نمیکنند و تحویلش نمیدهند.
یادم رفت، آن همسایه فلانمان بود که دیدم توی خانهشان ماهواره و بشکه دارد، شستش خبردار شده بود که من محتویات خانهشان را دیدهام، یک روز من را کنار کشید و گفت: ممنونم خبرچینی نکردی. گفتم: آبروی مردم حرمت دارد، من که باشم آبروی کسی را ببرم؟ ولی حالا که سر سخن را باز کردی بگو ببینم توی آن بشکه چه میریزی؟
خون دلی که پدر پیرتان از این دسته روحانیت متحجر خورده هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است ؛ طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند اینها مروج اسلام امریکایی اند و دشمن رسول الله آیامقابل این افعی ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟
روحانیون مجاهد از نفوذی ها بیشترین زخم را برداشتهاند گمان نکنید که تهمت وابستگی را تنها اغیار به روحانیت زده است هرگز؛ ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب کاری تر از اغیار بوده و هست
ما از همه روحانیون دفاع نمی کنیم چرا که روحانیون وابسته و مقدسنما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند در حوزه های علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند امروز عده ای با ژست تقدس مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می زنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست
خدایش رحمت کند
سوالی صمیمی از نماینده محترم سنقر:
جناب آقای دکتر محبی
در جلسه طلاب سنقر به چند نکته اشاره فرمودید:
1. در راستای استاندار نشدن آقای هاشمی فعالیت داشتید و با افتخار آن را بیان نمودید
آیا این عمل شما در راستای منفعت مردم منطقه بوده یا بازی های جناحی؟؟؟ آیا اگر آقای هاشمی استاندار می شدند برای سنقر بهتر نبود؟
اگر ایشان استاندار می شدند به کدام قسمت دین و دنیای ما لطمه وارد می شد که با افتخار از آن یاد می کنید؟؟
2. فرمودید: با کمک امام جمعه محترم فعالیت قابل توجهی برای بخشدار نشدن یا فرماندار نشدن کسی را که ارزش نامبردن ندارد
آقای نماینده با توجه به اینکه بعد از گذشت یک سال هنوز فرماندار و بخشدار احمدی نژادی در سنقر سرکار هستند آیا اشکالات در بخش دولتی در سنقر را می پذیرید یا مشکل را در دولت دکتر حسن روحانی می بینید.
3. این اصول گرایی را از کجا و بر اساس چه اموزه دینی یاد گرفته اید که جناح شما صددرصد خوب ، ولایی و انقلابی است و طرف مقابل شما بد، اخ، و .... هستند
آیا امیر مومنان نمی فرمایند «حق را بشناس و اهلش را» ؟؟؟؟
ادامه سوال صمیمی از نماینده محترم سنقر:
جناب آقای دکتر محبی
در فرمایشاتتان چند تعریض و کنایه داشتید امیدوارم با شفافیت و بدون خودسانسوری جواب دهید
1. به مدیریت جناب آقای لاریجانی تعریضی داشتید و فرمودید برخی از اعمال نظارتی خود را به خاطر مدیریت ضعیف مدیر مجلس بوده است که به خاطر بعضی از مصلحت سنجی ها شما را محدود می کند!
آیا به نظر شما این فقط یک فرافکنی نیست؟
آیا شما واقعا حرمت بزرگان و پیش کسوتان را نگه می دارید؟
پس تعریضتان به آقای رفسنجانی از چه بابی است؟
بعلاوه می شود نمونه ای از سابقه مدیریت مشعشتان را بیان بفرمایید؟
جناب آقای دکتر به صورت شفاف بفرمایید اگر شما جای آقای لاریجانی بودید چگونه مجلس را اداره می فرمودید؟؟؟
سوالات ادامه دارد.....
انصاف بیش از حد نماینده سنقر!
محمد ابراهیم محبی:استان کرمانشاه در معرض طوفان تغییرات مدیریتی و سونامی عظیم عزل و نصبهای بی محاباقرار گرفته است!
نماینده تندروی سنقر در مجلس امروز در نطق میان دستور خود سخت به انتصابات مدیریتی در استان تاخت و آن را به سونامی تغییرات تشبیه کرد.نمایندگان استان کرمانشاه هنوز با این واقعیت کنار نیامده اند که دولتی با گفتمان جدید بر سر کار آمده و حق دارد پس از 8 سال نکبت بار و آنچه بر مردم و کشور رفت مدیران معتقد به سیاست هایش را منصوب کند و متاسفانه این نمایندگان با معیار های دوگانه و به طرزی غیر منصفانه اهرم های فشار خود را برای مقابله با دولت و کارگزاران آن به کار گرفته اند.جا دارد از ایشان پرسیده شود تغییرات پی در پی مدیریتی جناب دمیاد آیا سونامی نبود که در آن دستگاه اجرایی به حیاط خلوت نمایندگان تبدیل شده بود و این دوستان به مهره چینی نزدیکان خود میپرداختند.طعم شیرین آن دوران هنوز در مذاق این نمایندگان به یادگار مانده است و انتظار داشتند استاندار جدیدی نیز به مانند جناب دمیاد به ایشان باج دهد که خوشبختانه استاندار در مقابل بسیاری این زیاده خواهیها ایستاده است و قطعا حمایت مسئولین وزارت کشور از مدیران ارشد استانی خود میتواند دولت تدبیر و امید را در رده های میانی مدیریتی خود نیز از وجود تندروها و انحصارگرایان پاک کند.
نمایندگان استان در چند وقت اخیر به شدت از استقلال کاری استانداری کرمانشاه ناراحتند و با زدن برچسب و وارد نمودن اتهام به مدیران مورد نظر در مناصب مختلف سعی در فشار به استاندار کرمانشاه داشته اند که تاکنون جز لغو چند مراسم معارفه کاری از پیش نبرده اند.
ادامه سوال صمیمی از نماینده محترم سنقر:
در کلامتان اشاره ای به جناب آقای هاشمی رفسنجانی داشتید که در سفر ایشان به کرمانشاه باعث شده اید که سفرشان به کردستان و ایلام تداوم پیدا نکند!!
جناب آقای دکتر چند سوال:
1. آیا قبول دارید جناب آقای هاشمی از استوانه های نظام است یا نه؟
2. آیا به خواسته دشمن مبنی بر الغاء اختلاف و جنگ قدرت بین مسئولین نظام دامن نمی زنید؟
3. شما که نماینده ای اصول گرا هستید و در جلسه طلابی شرکت کردید که همه بدون استثنا در انتخاب شدن شما
ولو به اندازه یک رای دخیل بوده اند و با ادعای قوی، بیشتر از نصفشان توانمند تر از شما برای وظیفه نمایندگی هستند
آیا حاضرید در راستای تقویت جریان اصول گرا به نفع یکی از آنها (هر کدام که شما قبول دارید) در دور بعدی در شهر سنقر نامزد نمایندگی نشوید؟؟؟؟
البته مثل روز روشن است که به این خواسته یک لبخند ملیح خواهی زد و آن را انجام نمی دهید (در آینده روشن خواهد شد)
چگونه انتظار دارید شخصی مثل آقای رفسنجانی که با تمام هستی در وجود، مانایی و ادامه انقلاب و نظام دخیل بوده است با خواسته تازه به دوران رسیده ها
به وصیت امام عمل نکند و بگذارد انقلاب به دست نا اهلان و نا محرمان بیفتد؟؟؟؟
سوال ادامه دارد...........
آقای دکتر عزیز
تعفن گناه؟؟؟؟؟
هر گناهی آثاری دارد که اگر چشم برزخی و بصیرت داشتیم، آثار آن را میدیدیم. از جمله این آثار میتوان به بوی متعفن و بد گناهان اشاره کرد که مومنانی را فراری میدهد که دارای حس بویایی قوی شهودی هستند. البته حتی مومنان عادی یک نوع اشمئزاز و بیزاری را در خود نسبت به گناهکار مییابند هر چند که علت آن را نمیفهمند. انسان گناهکار برای این که از آثار گناه به ویژه بوی بد و تعفن شدید آن در امان بماند، میتواند استغفار کند و این گونه خودش را خوشبو نماید. نویسنده در مطلب حاضر این حقیقت را تبیین کرده است.
مثلا در روایت است که تهمت زدن، قلب را تاریک کرده و ایمان را از آن زایل میکند. امام صادق(ع) فرمودند: «اذا اتهم المؤمن اخاه انماث الایمان من قلبه کما ینماث الملح فیالماء؛ همین که مؤمن برادر خود را تهمت زند، ایمانش از دلش زدوده شود (آب میشود)، چون نمک در آب. (اصول کافی، ج4، ص148)
یادمان نرفته ،از پیروزی انقلاب که حرف میزدند و می زدیم ؛نقش مردم درکنار رهبری نهضت با محوریت اسلام، کاملأ مشخص و قابل قبول همه ی انقلابیون بود.
حدود سی و پنج سال از انقلاب می گذرد.اسم حکومت ،جمهوری اسلامی ایران است .برای انتخابات ، شورای نگهبان تمام هست و نیست خود را به میدان می آورد. انتخابات برگزار می شود .مدت آن هم چهار سال است .
حالا عقل و منطق درقاعده ی بازی سیاسی،حکم می کند، برنده ی انتخابات در این مدت برنامه های اجرایی خود را عملی کند و حق داشته باشد برای رضایت مردم در حکومت اسلامی که همان رضایت خداوند است تلاش کند .
چهار سال که تمام شد باز دوران تبلیغات است .مخالفین تشریف می آورند بعد از تأیید شورای نگهبان در کسب آراء مردم تلاش می کنند .هر کس برنده ی انتخابات شد اجازه دارد برنامه های خود را تا دوره ی بعد اجرا کند .
حالا بعضی از دلسوزان اسلام و انقلاب می فرمایند اگر این رئیس جمهور دست نشانده ی آمریکا و انگیس از کار درآمد چه کنیم . چهار سال زمان زیادی است و دین و ایمان به باد می رود .
ببخشید. اولا قانون اساسی این اختیار را به رهبری نظام و نمایندگان مجلس داده است تا در صورت لزوم رئیس جمهور را از کار بر کنار کنند .احتمال کودتا هم نیست ، چون فرماندهی کل قوا شخص رهبری است و جانشین این مقام با نظر رهبری مشخص می شود.
با این حساب به جای ایجاد اختلاف و بد بینی در مردم بهتر نیست تصمیم بزرگان و آگاهان به امور مملکت این باشد که باور کنند سیاست هم قواعد خود را دارد و این نوع اختلافات نتیجه ای جز خود زنی و آب به آسیاب دشمن ریختن ندارد؟
یادآوری و تذکر در دین و مذهب ما پسندیده است. یک بار دیگر به مفهوم فرموده ی رسول اکرم بیاندیشیم که : اعدا عدوک نفسک التی بین جنبیک." دشمن اصلی انسان نفس اوست"
در تمام تعارضات و سخنان و توصیه ها ، یک بار هم که شده اول به نفس و عملکردمان در گذشته بیاندیشیم سپس برای حال و آینده ی دیگران ابراز نگرانی کنیم.
وقتی شلوارک همسایهام را در پشت پرده دیدم (طنز)
ما خودمان یک همسایهای داشتیم که از آن همسایهها بود. یعنی کسی جرأت نمیکرد حتی برای بدگویی واژه آمریکا را در حضور او به کار ببرد، حتی ترکیب اصلاحطلب را. دیگر ماهواره و آزادی بیان بماند. این همسایه ما همیشه پردهشان آویزان بود و رعایت میکردند که پردهشان برنیفتد اما یک بار دم عید پردهشان را برانداختند تا بدهند خشکشویی. از قضا تا پرده را باز کردند و رفتند روزنامه بیاورند بچسبانند من اتفاقی درون خانهشان را دیدم. توی خانهشان علاوه بر ماهواره که روشن بود عکس قدی مایکل جکسون هم بود. یک بشکه بزرگ هم گوشه پذیرایی داشتند که صد مدل لیوان کنارش چیده شده بود. خلاصه همین سه قلم مورد را دیدم تا اینکه آقای همسایه را با شلوارک دیدم و از هوش رفتم.
همیشه همینطور است، وقتی پردهها برمیافتند هوش از سر آدم میپرد. به نظرم مردم و مسؤولین خیلی باید مواظب پردههایشان باشند. پردهها اگر کنار زده بشود ممکن است هوش از سر خیلیها بپرد. چون وقتی پردهها کنار میرود فعال اقتصادی به مفسد اقتصادی تبدیل میشود، وگرنه جلو پرده همه داریم به مملکت خدمت میکنیم. مهم پشتِ پرده است، همان که وقتی برافتد نه تو مانی و نه من. مثل همین پردهای که در برنامه ورزشی شبکه دو افتاد و همه شنیدند که کارشناسان فوتبال و بازیکنان قدیمی و گزارشگران ورزشی کلا تیم ایران را از پیش سوراخشده میبینند و آرزو دارند مسی آنقدر به ایران گل بزند که آقای گل جام جهانی بشود.
خلاصه که خیلی وقتها در جلو پرده نان و پنیر و سبزی است و طرف فریاد میزند از کی اومدین و کی خستهاس، اما در پشت پرده به پراید دولتی هم رحم نمیکنند و تحویلش نمیدهند.
یادم رفت، آن همسایه فلانمان بود که دیدم توی خانهشان ماهواره و بشکه دارد، شستش خبردار شده بود که من محتویات خانهشان را دیدهام، یک روز من را کنار کشید و گفت: ممنونم خبرچینی نکردی. گفتم: آبروی مردم حرمت دارد، من که باشم آبروی کسی را ببرم؟ ولی حالا که سر سخن را باز کردی بگو ببینم توی آن بشکه چه میریزی؟
باقی بقایتان!
خون دلی که پدر پیرتان از این دسته روحانیت متحجر خورده هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است ؛ طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند اینها مروج اسلام امریکایی اند و دشمن رسول الله آیامقابل این افعی ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟
روحانیون مجاهد از نفوذی ها بیشترین زخم را برداشتهاند گمان نکنید که تهمت وابستگی را تنها اغیار به روحانیت زده است هرگز؛ ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب کاری تر از اغیار بوده و هست
ما از همه روحانیون دفاع نمی کنیم چرا که روحانیون وابسته و مقدسنما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند در حوزه های علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند امروز عده ای با ژست تقدس مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می زنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست
زیباتراز این نام ندیدم ز جهان
سیدعلی حسینی خامنه ای